بازاریابی شبکه ای نتورک مارکتینگ
| ||
|
مارک یارنل - یکی از موفق ترین نتورکرها و همچنین نویسنده کتاب های معروفی چون "تنها راز موفقیت دوام آوردن"، "بهترین سال شما در بازاریابی شبکه ای" و ... - پیشنهاد می کند وقتی کار بازاریابی شبکه ای را شروع می کنید، به جای اینکه درباره آن با همسر خود صحبت کنید، سعی کنید همانگونه که فرصت بی نظیر این تجارت به شما معرفی شد، به وی نیز همانگونه معرفی شود. این کار باعث می شود دقیقاً منظور شما را درک کند و احتمال اینکه با شما همراه شود به مراتب افزایش می یابد.
آمار نشان می دهد درصد موفقیت زوج ها در بازاریابی شبکه ای بسیار بیشتر از سایرین است. همسر شما، صادقانه به موفقیت شما اهمیت می دهد و وقتی دلسرد می شوید، از شما حمایت خواهد کرد. علاوه بر آن، کار کردن زوجین با همديگر، به آن ها اين امکان را می دهد که ويژگی های شخصيتی همديگر را تکمیل کنند و نقائص هم را بپوشانند. نکته قابل توجه اين است که شناخت خصوصيات و ويژگی های زوج های همکار از یکديگر، در زندگی شخصی آنها نیز تأثیرگذار خواهد بود و به موفقیت آنها در زندگی خانوادگی کمک بسیار زیادی می کند.
نمونه بارز این موضوع، آقای میثم صمدی نجات و همسر ایشان خانم مریم فرح زاد هستند: زوج موفق نیوشانیک. می خواهیم شرح موفقیت این زوج را از زبان ایشان بشنویم:
1. پیشنهاد اولیه کار در شرکت بازاریابی شبکه ای از طرف چه کسی بود؟ شما مخالفتی داشتید یا خیر؟ چرا؟ میثم: با عرض سلام خدمت شما و همه نیوشایی های عزیز. من، میثم صمدی، سی ساله و نظامی هستم. البته یک شرکت ساختمانی هم دارم، که کارهای کناف را ارائه می دهیم. نتورک نیوشا از طرف دوست و آپلاینم، امید هونجانی، به من پیشنهاد شد. زمانی که مرا دعوت کرد، تصور کردم که می خواهد من را در یک شرکت مواد غذایی که به تازگی راه انداخته اند استخدام کند. برای همین رأس ساعت سر جلسه حاضر شدم. ولی بعد از اتمام پرزنت، گفتم که باید کار را بررسی کنم. علاوه بر مشاهده سایت شرکت و اصناف، حضوراً به وزارت صنعت، معدن و تجارت، واحد اصناف اصفهان رفتم که مطالب ارائه شده در سایت اصناف را تأیید کردند. در نهایت خودم ثبت نام و خرید را در منزل انجام دادم و به جلسات آموزشی رفتم. بعد از آموزش اولیه، همسرم را به عنوان اولین نفر پرزنت کردم. مریم: من هم به شما و همه بچه های نیوشا سلام عرض می کنم. مریم فرح زاد هستم و به کار تدریس مشغولم. زمانی که میثم کار را برای من توضیح داد، چندان متوجه ماجرا نشدم. در یک جلسه fun و پس از آشنایی با بچه ها و توضیحات تکمیلی آپلاین های عزیز، کار را درک کردم و کار برایم جذاب و دوست داشتنی شد.
2. مزایای با هم کار کردن چیست؟ مریم: مسأله ای که در زمان نتورک کار کردن با همسرم خیلی برایم جالب است، پی بردن به توانایی های خودم و مخصوصاً میثم است. میثم: دقیقاً مهم ترین مسأله همین است که مریم می گوید. تا قبل از اینکه نتورک کار کنیم، خودمان را در حد کارمندی می دیدیم. ولی حالا اگر به من بگویند تمامی کارهایی را که انجام می دهی و حتی نتورک را هم کاملاً از دست داده ای و بیکار شده ای، به هیچ وجه نمی ترسم. چرا که دیگر به این اعتقاد رسیده ام که می توانم بهترین و مؤثرترین کارها را انجام دهم و جزء افراد موفق جامعه باشم. چون آرزو و هدف دارم و به توانایی رسیدن به اهدافم ایمان دارم.
3. مشکلات با هم کار کردن چیست؟ مریم: چون نتورک تجارتی است که در آن تفریح و کار با هم همراه است و ما همیشه در کنار هم هستیم، مشکلاتش چندان چشمگیر نیست. میثم: وقتی یک زوج با هم کار می کنند، چون در یک منزل سکونت دارند، انرژی می گیرند. عکس این قضیه هم صادق است. چون اکثراً به صورت آپلاین و دایرکت کار می کنند تا موازی. یکی از اصول نتورک هم این است که مشکلات به آپلاین ها اظهار شود و نکات مثبت به دایرکت و مجموعه سازمان فروش(negative up. Positive down) ممکن است که ناخواسته دایرکت منفی شود. ما همیشه باید مراقب این مسئله باشیم.
4. تا به حال پیش آمده است که در انجام کار اختلاف نظر داشته باشید؟ چه برخوردی داشتید؟ مریم: اوایل شروع کار اختلاف نظر زیادی با هم داشتیم. ولی بیشتر اوقات با مراجعه به آپلاین های عزیز، بهترین راه حل را انتخاب می کردیم و کار پیش می رفت. میثم: بله، در ابتدا خیلی بیشتر بود. ولی هر چه تجربه ما بیشتر می شود، اختلاف نظر ما هم کمتر می شود.
5. یک نکته مثبت در شیوه کار طرف مقابل: مریم: فردی باهوش و محقق در اکثر زمینه ها. هیچ مطلبی را بدون دلیل و تحقیق نمی پذیرد و من از اینکه بازاریابی شبکه ای توانایی های ایشان را به من نشان داد، خیلی خوشحالم. میثم: مریم در کار فروش و پیگیری های فروش بسیار عالی عمل می کند. مهم ترین خصیصه او پراسپکتینگ و ارتباط سازی قوی است. با اینکه اقوام هر دوی ما در شهرستان هستند، ولی بیشتر مجموعه ایشان نتایج پراسپکتینگ هستند و به تازگی با آنها آشنا شده ایم.
6. یک پیشنهاد برای بهتر شدن کار طرف مقابل: مریم: اگر میثم سعی کند که شنونده خوبی باشد و برای کارهایش برنامه ریزی دقیق تری بکند، قطعاً خیلی از مشکلاتش برطرف می شود و می تواند ارتباط قوی تری با مشتری احتمالی و مجموعه برقرار کند. میثم: من دارم تمام تلاش خودم را می کنم که شنونده خوبی باشم و این سخت ترین کاری است که تا حالا انجام داده ام. ولی شک ندارم که به بهترین مشاور و شنونده تبدیل می شوم. مریم هم اگر سعی کند که مثبت تر فکر کند و سریع تر روند کار را یاد بگیرد و در "پرزنت و آموزش" کار من را سبک تر کند، کار بهتر و سریع تر پیش می رود.
7. این رقابت در زندگی شما چه تأثیری داشته است؟ مریم: تأثیر خوب و مثبت. این رقابت هر روز ما را یک قدم به آزادی مالی نزدیک تر می کند و من تاکنون در هیچ سیستم کاری چنین رقابت سالمی را بین اعضای سیستم ندیده ام. میثم: در نتورک، بین آپلاین ها و دایرکت ها بیشتر رفاقت است تا رقابت. ولی خب، یک "کل کل هایی" هم با مجموعه های موازی داریم که خوب است، ولی هر چه به حاشیه نرویم بهتر است.
8. شما به عنوان یکی از برترین فروشندگان نیوشانیک انتخاب شده اید، استراتژی فروش شما چیست؟ برگ برنده شما چیست؟ میثم: شهریور پارسال کار را شروع کردیم. شرکت ساختمانی من، بعد از 5 سال، تازه پا گرفته بود و به خاطر این کار مجبور شدم که حجم کارم را کم کنم. در آن زمان، بیشترین درآمد در مجموعه بچه های اصفهان حدود 60 هزار تومان بود و ما هم بیشتر روی خرید محصول تأکید داشتیم. و همه با یک سقف 200 هزار تومانی که تحویلش رایگان بود کار می کردند. در ماه اول 27 نفر مجموعه ساختیم - که بیشتر آنها فقط کارت ملی را ثبت کرده بودند و مثلاً می خواستند خرید منزل خودشان و یکی دو تا از اقوام را انجام دهند - و چون وقت زیادی هم می گذاشتیم، در نتیجه درآمد سنتی کار من افت کرد، درحالی که بدهی و اقساط زیادی را به بانک ها بدهکار بودم و در مقابل درآمدی هم از کار نتورک نداشتم. متأسفانه با سخت تر شدن شرایط، در ماه دوم کار را رها کردیم و تقریباً switch off شدیم. ولی خرید ماهیانه را انجام می دادیم. اما وقتی که در اوایل اسفند، روند و رشد صعودی کار و درآمد آپلاین ها و دوستان موازی را دیدیم، پیگیری ها و تشویق آنها سبب شد که در اسفند با تلاش و جدیت کار کنیم. مجموعه را دوباره ساختیم، در آن ماه هر دو به عنوان فروشندگان برتر و علاوه بر آن من در انتهای لیست پردرآمدها قرار گرفتم. درآمد من حدود 140 هزار تومان شد که 70 هزار تومان آن از فروش شخصی بود؛ مریم هم 90 هزار تومان که سه چهارم آن از فروش شخصی خودش و مابقی از فروش سازمانی بود. اما در فروردین که بیشتر مجموعه ها درگیر عید نوروز بودند، ما فرصت را غنیمت شمردیم و از سر پیچ عید سبقت گرفتیم. درآمد من به 440 هزار تومان رسید که تقریباً همه از فروش سازمانی بود و در مقایسه با اسفند ماه رشد 6 برابری داشت؛ درآمد مریم هم به 170 هزار تومان رسید که او هم چنین رشدی داشت و شک ندارم که تا اسفند 92 درآمد من از مرز 10 میلیون تومان رد می شود. مریم: زمانی که کار به من ارائه شد، مهم ترین هدف و فعالیتم دوره دکتری ادبیات فارسی بود. ولی حالا که نگاه می کنم، نتورک را بسیار بالاتر از مدرک دکتری و تدریس سنتی و شغل کارمندی می بینم. قصد دارم که از ابتدای تیر ماه به صورت تمام وقت نتورک کار کنم. هیچ کاری را زیباتر، مفیدتر، مؤثرتر و اخلاقی تر از نتورک پید نکرده ام. مهم ترین استراتژی فروش من این است که کار یا محصول را به خاطر اینکه محصول فروش برود یا فرد به ما بپیوندد تا مجموعه بزرگی بسازیم و درآمدمان رشد کند ارائه نمی کنم. بلکه احساس می کنم که او به این محصول نیاز دارد و حتی بیشتر اوقات تخفیف 6 درصدی را هم به مشتری می دهم. حس می کنم که این بهترین پیشنهاد کاری است که می توانم به او بدهم، تا او نیز همانند ما و دیگران به سمت موفقیت حرکت کند و آینده اش را بسازد.
9. اشخاص هنگام کار در زمینه بازاریابی شبکه ای زود دلسرد می شوند. طبق آمار، این اتفاق برای افرادی که با همسران خود کار می کنند کمتر پیش می آید. چون همان حمایتی را که در مسیر زندگی دارند، در مسیر کار نیز خواهند داشت. نظر شما چیست؟ تا به حال برای شما پیش آمده است؟ میثم: خب، همانطور که خودتان گفتید به خاطر همین حمایت است: وقتی زن و شوهر پشت یکدیگر را بگیرند، موفق ترند. مریم: تمام نتورک ارتباط و حمایت است. افراد باید فروشنده را به شکل یک گوش و مشاور ببینند، که همین افزایش توان ارتباطی و شنونده خوب بودن که در طی کار نتورک اتفاق می افتد، از ملزومات ارتباط در خانواده است و کانون خانواده را مستحکم و زندگی را شیرین می کند.
10. آینده نتورک و نیوشانیک را چگونه می بینید؟ اگر بخواهیم آینده یک صنعت جدید را در کشور ببینیم، باید به سابقه آن و روندی که در جهان داشته نگاه کنیم. از 50 سال پیش که نتورک در آمریکا شکل گرفت - به غیر از خود این کشور که ابتدا اصل آن اجرا شد و سپس بدل های آن به اسم دسیسه هرمی ایجاد شد - در اکثر کشورهای دیگر، اعم از پیشرفته و جهان سوم، ابتدا هرمی ها وارد شدند. سپس دولت ها به فکر افتادند که ریشه آنها را بزنند و اصل آن را که برای جامعه مفید است، ایجاد کنند. در نهایت، پس از اینکه آیین نامه نتورک مارکتینگ تصویب می شد، شرکت هایی که اصولی کار می کردند به موفقیت می رسیدند. و تاکنون روند رو به رشدی داشته اند. در ایران هم پس از یک دهه طولانی این اتفاق افتاد و چون در نتورک دولت، شرکت و افراد آن سیستم همه منتفع می شوند، سرعت رشد باورنکردنی خواهد بود. در میان هشت شرکتی که مجوز گرفته اند، نیوشانیک به سبب کادر باسابقه شرکت و نوع محصول مصرفی و با کیفیتی که ارائه می دهد - همچنان که تاکنون شاهد آن بوده ایم - موفق تر از سایر شرکت ها عمل کرده و می کند. کافی است نگاهی به تعداد بازاریابان نیوشا در مقایسه با کل بازاریابان هفت شرکت بیندازیم.
11. حرف آخر: مریم: از آقای احمد عیوضی - مدیرعامل شرکت - نهایت سپاس را دارم. چرا که با افکار بلندی که دارند، زمینه را برای کسانی که آرزوی نتورک کار کردن در ایران را داشتند فراهم کرده اند. اما یک گله کوچک دارم و آن هم در مورد وضعیت انبار ها و ارسال محصولات به شهرستان هاست. در اولین سفارشی که من برای شهرستان نیریز داشتم، محصول به سرعت ارسال شد. که این انگیزه ای شد تا من در فروردین به آنجا رفته و تیم نیریز را راه بیندازم. 4 دایرکت گرفتم که همه سفارش های خوبی زدند، آقای علی رحیمی هم که در لیست فروشندگان برتر دوازدهم شدند، اما هر سه سفارش دیگر او و دیگر دایرکت ها با تأخیر و پارگی محصول و حتی در سفارش آخر، محصول اشتباهی ارسال شد. از جناب عیوضی خواهشمندم همانگونه که در شروع کار عالی عمل کردند، به این اوضاع هم سامان بدهند. در پایان از تمامی آپلاین های عزیزم در تهران - آقای دکتر نوید، آقای علی محمدحسن و آقای محسن فانیان - کمال تشکر را دارم و از آپلاین های بزرگورام در اصفهان - خانم محمدی، هونجانی و آقای قاضی عسکر، خرسندی و مخصوصاً جناب آقای داود جوانی - که بسیار برایمان زحمت کشیده اند و می کشند نهایت سپاسگزاری را دارم. همیشه گفته ام و می گویم: برایم افتخار است که در تیم دکتر نوید کار می کنم و خوشحالم که یک نتورکرم. میثم: من تمامی موفقیتی که دارم و خواهم داشت را مدیون دوستان مجموعه ام هستم. آقای علی حاج مهدی (نفر هفتم نیوشا و دوم اصفهان)، علی رخشنده زاده و دایرکتش ابراهیم نیکوکار (نفر دوم فروشندگان برتر نیوشا)، مجتبی آخوندی (نفر هشتم نیوشا و سوم اصفهان)، علی رجبی (نفر دوازدهم لیست) و مهم تر از همه خانم مریم فرح زاد (نفر نوزدهم پردرآمدها)، خواهرم سارا احمدی، آقای سجاد حبیبی و به ویژه تمامی آپلاین های عزیزم که واقعاً درس زندگی را به من آموختند، داود جوانی عزیز، خانم هونجانی، امید جان، محمد خرسندی عزیز و استاد عزیزم دکتر نوید. (که اگر بخواهم اسامی همه را ذکر کنم چند صفحه ای می شود.) به امید روزی که همه این عزیزان و کسانی که بعدها به ما می پیوندند را در قله موفقیت ملاقات کنم. |
|
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : Night Skin ] |